۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

روز قدس به مردم حمله نخواهد شد


از افراد درون نظام خبر می رسد که حکومت هیچ برنامه ای برای برخورد با مردم و سرکوب تظاهرات روز قدس ندارد. دلیل این امر، آنچنان که مابین سرداران شایع است، چرخش غافلگیر کننده روسیه در چند هفته اخیر می باشد.


روسیه موضع حمایتی خود قبل از انتخابات را با یک موضع احتیاطی در روزهای بعد از انتخابات عوض کرد و این چرخش در هفته های اخیر کاملتر شده و روسیه موضعی سرزنش کننده بخود گرفته است. آنچه تقریباً حتی شاید از دید سرویسهای مجهز جاسوسی غرب مخفی مانده بود، با هوشیاری مردم ایران آشکار گردید و فریادهای مرگ بر روسیه در ایران و در سایر پایتخت های اروپایی، دنیا را به فکر فرو برد که آیا مسائلی که از دخالت روسیه در کودتای انتخاباتی ایران نقل می شود صحت دارد یا خیر، بویژه این خبر که روسیه قصد دارد بطور محرمانه، حکومت ایران را در اولین تست اتمی اش یاری نموده و ابزار تکنولوژیک لازمه را در اختیارش بگزارد، مورد توجه بسیار قرار گرفت.روسیه بشدت به کمکهای مالی و سرمایه گزاری آمریکا و اتحادیه اروپا وابسته است و در مقابل دریافت این کمک های اقتصادی، نقش یک روسیه عاقل و علاقمند به همکاری را برای کشورهای اروپایی بازی می کند. اما اینکه روسیه تحریم های سازمان ملل را دور زده و به ایران سلاح های پیشرفته بفروشد، برای اروپایی ها اقدامی احمقانه و بر ضد منافع روسیه تلقی گردیده و لذا باور این موضوع برایشان دشوار است. در همین راستا، احتمال اینکه روسیه امکانات لازم برای تست اتمی را در اختیار حکومت ایران قرار دهد، دیوانگی محض و نوعی اعلان جنگ به آمریکا و اروپا خواهد بود.

متقابلاً رفتار اروپا بر پایه جنجال آفرینی و تنش نبوده و سعی آنها بر تضعیف تفکرات میلیتاریستی در روسیه وتقویت طرفداران همکاری با غرب می باشد. در عین حال به اطلاع اصحاب کرملین رسانیده شده، که صحت یافتن شایعاتی که از تهران می رسد، اعلام خودکشی از جانب روسیه تلقی خواهد شد.روسیه در مقابل فشارهای غرب تا حدودی عقب نشینی کرد ولی با پیش آمدن ماجرای کشتی «آرکتیک سی»، دستهایش را کاملاً بالا برد و مدودف رئیس جمهور روسیه در یک موضع گیری ناباورانه، روز سه شنبه 24 شهریور اعلام کرد که: «برخی مواقع استفاده از تحریم ضروری است.»

کشتی روسی «آرکتیک سی» حامل موشکهای پیشرفته ضد هوایی به مقصد ایران، روز ٢٣ ژوئيه (اول مردادماه) برای رد گم کردن، مقداری چوب از فنلاند بارگیری کرده و به سمت مقصد حرکت می نماید. صبح روز بعد در نزديکی جزيره سوئدی اولند در دريای بالتيک توسط ده مرد مسلح ملبس به يونيفرم پليس، مورد حمله قرار گرفته و آنها خدمه روسی کشتی را در یک اطاقک محبوس و دور از چشم آنها، اطلاعات لازم را از محموله کشتی کسب و دستگاههای پیشرفته رهگیری را در کشتی مخفی نموده و بفاصله چند ساعت کشتی را ترک می کنند.
دریای بالتیک که بین کشورهای فنلاند و نروژ و دانمارک و سوئد قرار دارد، از امن ترین نقاط دنیا بوده و موضوع دزدی یا راهزنی دریایی کاملاً منتفی است، این حرکت در حقیقت یک یورش اطلاعاتی از سوی سرویس های مخفی ناتو بوده است. این موضوع برای روسیه هم روشن بود ولی بدلیل اینکه آنها کشتی را توقیف نکرده و ظرف چند ساعت کشتی را ترک کرده بودند، احتمال را بر این گذاشتند که وجود موشکها در کشتی، لو نرفته و بهتر است که شرایط را معمولی نشان داده و حرکت محموله ادامه پیدا نماید. در اینگونه موارد بلافاصله کاپیتان کشتی موضوع را به گارد ساحلی کشوری که در آبهای آن قرار دارد اطلاع می دهد، بویژه اینکه تعدادی از خدمه نیز در جریان یورش زخمی شده بودند، ولی روسها بطرز مشکوکی و فقط به این دلیل که نمی خواستند محموله کشتی لو برود، چنین اقدامی را انجام ندادند. کشتی به مسیر خود ادامه داده و در تاریخ 30 ژوئیه (8 مردادماه) در سواحل پرتقال ناپدید می شود.
روسیه برای یک کشتی باری معمولی با محموله چوب، در اقدامی غیر متعارف، کل ناوگان دریای بالتیک خود را برای یافتن کشتی بسیج می کند. تعجب روسیه در این بود که چرا کشتی بیکباره از صفحه رادار محو و ماهواره های روسی نیز دیگر سیگنالی از این کشتی دریافت نمی کنند. کشتی دو هفته بعد در حالی پیدا شد که محموله موشکی آن تخلیه شده بود. روسها در موقعیت بسیار بدی قرار گرفتند و فقط بطرز دو پهلویی، اینکه موشک اس 300 توسط این کشتی به مقصد ایران حمل شده باشد را تکذیب کردند. در مذاکرات محرمانه در بروکسل، اعضای ناتو به سفیر روسیه در پیمان ناتو اطلاع دادند که از این قانون شکنی روسیه بسیار خشمگین هستند و سفیر روسیه نیز با استدلالی کودکانه، مافیای روسیه را مسئول این ماجرا دانسته و تأکید نمود که دولت روسیه در این موضوع دخالتی نداشته و با عاملان آن، برخورد قاطع خواهد کرد.روسیه حتی در همه قطعنامه های تحریمی صادره بر علیه ایران، تا لحظه آخر، موضع ظاهری مخالفت را بخود گرفته ولی نهایتاً در جلسه شورای امنیت، رای مثبت داده است ولی برای اولین بار، روسیه قبل از تصویب قطعنامه جدید، از آن حمایت و آنرا «ضروری» می خواند.

موضع جدید روسیه برای حکومت ایران یک فاجعه است. نه فقط بخاطر تحریم بنزین و سایر تحریم های جدیدی که در راه است، بلکه بخاطر اینکه تعهد کمک فنی تکنولوژیک روسیه برای اولین تست اتمی به هوا رفته و همچنین امیدی به اینکه روسها موشکهای اس 300 را تحویل بدهند وجود ندارد. روسیه راه زمینی برای تحویل سلاح به ایران ندارد و راه دریایی نیز دیگر برای روسها امن نیست.نگرانی بزرگ دیگری که این روزها در میان سران سپاه زمزمه می شود، احتمال فلج شدن کامل سیستم راداری و زمینگیر شدن کامل جنگنده های روسی نیروی هوایی سپاه و ارتش است. سیستم رادار و پدافند موشکی و همچنین جنگنده های روسی، زیر نظر مستقیم مستشاران نظامی روس کار می کند و با توجه به موضع جدید روسها، معلوم نیست که مستشاران روس تا چه موقع در ایران باقی خواهند ماند و آیا اصولاً در صورت بروز خطر حمله نظامی، سرویس لازم برای بهره برداری از این تجهیزات را خواهند داد یا همانگونه که به جمال عبدالناصر خیانت کرده و سیستم رادار و پدافند موشکی و هواپیماهای جنگنده روسی مصررا در اوج جنگ با اسرائیل، زمینگیر کردند، اینبار نیز با غرب و آمریکا سازش کرده و اقدامی مشابه خواهند نمود.

این سرنوشت محتوم و دردناک حکومتی است که بجای تکیه کردن بر مردمش، با اتکا به روسیه و بیگانگان، برای بقای حکومتش برنامه ریزی می کند. تکیه بر مردم مستلزم این است که مردم را راضی نگاه دارند و اگر بخواهند مردم را راضی نگاه دارند باید به خواستهای مردم تن در دهند. خواست مردم نیز دمکراسی و آزادی و عدالت است. دمکراسی یعنی اینکه همه نهادهای حکومت انتخابی و با رای مردم باشند، ولایت فقیه در تضاد با دمکراسی است و تن به انتخاب مستقیم توسط مردم و دوره ای بودن مدتش نداده و آنرا امتیازی مادام العمر می داند که در محفل خصوصی خودشان تعیین و تقسیم می کنند. مهمترین رکن کشور یعنی ولایت فقیه، نه دوره و مدت معلومی دارد و نه اینکه مردم امکان انتخاب مستقیم آنرا دارند. سایر ارکان انتخابی حکومت نیز با توجه به وجود شورای نگهبان، اجبار مردم به انتخاب بین بد و بدتری است که از فیلتر شورای نگهبان گذاشته باشند و حتی این ارکان نیز بمعنای واقعی، انتخابی و مطابق میل مردم نیستند.حکومتی که رکن اصلی آن و همچنین سایر ارکانش نیازمند رای مردم نباشند، چاره ای جز تبدیل شدن به دیکتاتوری ندارد.

این پارادکس پیچیده و تناقض آشکار، سبب می گردد که حکومت، بقا و دوام خود را در اتحاد با بیگانه و پشتگرمی به حمایت آنها ببیند، زیرا راهی برای جلب رضایت و حمایت مردم برایش وجود ندارد. رهبر چنین حکومتی بروشنی می داند که دست بردن در آرای مردم و تبدیل نمودن رای شش هفت میلیونی فرد مورد نظرش به 24 میلیون، تبعاتی برایش خواهد داشت، ولی آیا واقعاً برای بقای سیستم، راه دیگری هم دارند؟ رهبر، یکبار در سال 1376 به آرای عمومی مراجعه نمود و 20 میلیون نفر به او رای منفی داده و فقط با تقلب توانست 7 میلیون رای مثبت بیاورد. از نظر خامنه ای رای مردم مشخص و مراجعه دوباره به آن بیهوده است. احمدی نژاد با دستور مستقیم رهبر، میلیاردها دلار پول فروش نفت را در سفرهای استانی بصورت نقدی بین مردم پخش کرد، هر نامه، یا بهتر بگوئیم هر نام، 50 هزار تومان. پولهایی که در هیچ کجای قانون بودجه وجود ندارد و هیچ رئیس جمهوری تا کنون قادر به چنین کاری و آتش زدن به ثروت عمومی نبوده است. سازمان برنامه و بودجه و مجلس و دیوان محاسبات و سازمان بازرسی، همه طبق وظیفه، باید در مقابل چنین اقدامی بایستند، ولی بدستور رهبر یا منحل یا منفعل شده و از دیدن و شنیدن و فکر کردن در این مورد منع شده اند.حتی همه این پول پخش کردنها هم نتوانست نظر عمومی به رهبر را بهبود ببخشد و برای خامنه ای دو راه بیشتر وجود نداشت، کناره گیری از رهبری یا کودتای انتخاباتی. همه می دانیم که انتخاب وی چه بود.

اما در آستانه روز قدس بسیار مهم است که بدانیم دندانهای گرگ ریخته و دیگر قادر به دریدن و خونریزی نیست. حکومت از هر گونه درگیری در روز قدس پرهیز دارد. همه تلاشهای حکومت فقط برای ارعاب مردم و کاهش شرکت کنندگان در راهپیمائی است ولی دستور روشن به نیروی انتظامی و سپاه، عدم تحریک مردم در روز جمعه و عدم برخورد و سرکوب است. سپاه موظف شده تا فقط از حرکت مردم به سمت بیت رهبری به هر قیمتی که شده جلوگیری کند ولی در خصوص راهپیمائی در سایر مسیرها و شعارهایی که مردم می دهند، دستور دارند تا خود را دور نگاه داشته و دخالتی نکنند.البته شنیده شده است که برخی از فرماندهان رده پائین سپاه و بسیج، قصد دارند با حمله به بعضی مراکز و بآتش کشیدن آنها، جو را متشنج و سپاه را وادار به ورود در صحنه و درگیری نمایند. ولی فرماندهان ارشد سپاه شدیداً با چنین اقداماتی مخالف بوده و ظرف دو روز گذشته آنرا به همه پایگاههای مقاومت بسیج اطلاع داده اند. سرداران سپاه فعلاً در غم از دست دادن عمو مدودف و عمو پوتین سوگوارند و دل و دماغ دعوا و درگیری را ندارند.
راه سبز اميد
Share/Bookmark

هیچ نظری موجود نیست: